شهادت در دعوی حقوقی و کیفری و آثار آن

زهرا شریفی

شهادت در دعوی حقوقی و کیفری یکی از ادله اثباتی ارزشمند محسوب می‌شود. شهادت شرعی با رعایت شرایط شاهد و حد نصاب آن در دستیابی به نتیجه مطلوب اثرگذار و حائز اهمیت است. قانون آیین دادرسی مدنی، صلاحیت شاهد و موارد جرح وی در دعوی حقوقی را به شرایط مندرج در امور کیفری ارجاع داده است. 

شهادت به عنوان ادله اثبات جرم، در دعوی کیفری جنبه موضوعیت دارد نه طریقیت به عبارتی با تحقق آن به نحو صحیح و حصول علم قاضی، به استناد آن مرتکب جرم محکوم می‌شود‌. لکن در دعوی حقوقی جنبه طریقیت شهادت بر موضوعیت آن غلبه دارد. یعنی اقرار طرف دعوی یا ابراز سند رسمی یا سند عادی که اصالت آن نزد دادگاه محرز شده و یا امارات قانونی و قضایی و کارشناسی، در اعتبار شهادت موثر خواهند بود‌.

شهادت شهود به عنوان ادله اثباتی، مستلزم استناد طرفین دعوی حقوقی و کیفری است. از این رو دادگاه نمی‌تواند خود قرار استماع شهادت شهود صادر نماید. در هر حال تشخیص اعتبار ارزش گواهی با دادگاه است.

در مقاله حاضر وکیل کیفری شهادت در دعوی حقوقی و کیفری و آثار مترتب بر آن، شرایط شاهد، نحوه جرح و تعدیل شاهد، شهادت کذب و سایر موارد و نکات مهم را بیان می‌کند. ضمن اینکه شما می‌توانید برای وکالت، مشاوره حقوقی، تنظیم دادخواست، شکواییه، لایحه دفاعیه، اظهارنامه و بررسی مدارک با ما تماس بگیرید.

شهادت حقوقی و کیفری

شهادت به معنای خبر دادن دیده‌ها یا شنیده‌ها یا درک سایر حواس نزد مراجع قضایی است. شهادت یا گواهی عبارتست از اِخبار به واقعه‌ای بر علیه یکی از طرفین دعوی به سود طرف دیگر. گاهی شهادت به عنوان بیّنه نیز به کار می‌رود.‌ بینه در دو معنی اعم و اخص به کار می‌رود‌. در معنی اعم، بینه به ادله اثبات دعوی حقوقی و کیفری گفته می‌شود و معنای خاص آن شهادت شهود است.

شهادت به مستقیم و غیرمستقیم تقسیم می‌شود‌. در شهادت مستقیم فرد دیده یا شنیده یا سایر محسوسات بی‌واسطه خود را خبر می‌دهد. شهادت غیر مستقیم یا گواهی بر گواهی عبارت است از اینکه فرد خود مورد اختلاف را ندیده یا نشنیده یا حس نکرده است، بلکه دیده‌ها یا شنیده‌های فرد دیگر را که به طور مستقیم گواه بوده را بازگو می‌کند.

شهادت در دعوی حقوقی طبق مواد ۱۳۱۲ تا ۱۳۲۰ قانون مدنی و مواد ۲۲۹ تا ۲۴۷ قانون آیین دادرسی مدنی رسیدگی می‌شود. با حذف مواد ۱۳۰۶ تا ۱۳۰۸ در اصلاحات قانون مدنی، محدودیت شهادت شهود به عنوان ادله اثبات دعوی حقوقی برداشته شد و به عنوان دلیل اثباتی عام قابل استناد است.

شهادت در دعوی کیفری یکی از ادله اثباتی ارزشمند محسوب می‌شود. مقررات شهادت کیفری ضمن مواد ۱۷۴ تا ۲۰۰ قانون مجازات اسلامی آمده است. همینطور نحوه استماع شهادت و تشریفات آن تابع مواد ۳۱۸ تا ۳۳۰ قانون آیین دادرسی کیفری است. شهادت می‌بایست مستند به دیدن، شنیدن باشد. بعلاوه می‌بایست از روی قطع و یقین باشد نه حدس و گمان.‌ شهادت از روی شک و تردید اثری ندارد.

اگر اظهارات شخص بر مبنای اطلاعات وی باشد به چنین شخصی مطلع می‌گویند نه شاهد. اظهارات مطلع به‌ عنوان اماره قضایی و قرینه شنیده می‌شود و دلیل محسوب نمی‌شود. شهادت شرعی اگرچه برای قاضی ایجاد علم نکند، با توجه به اینکه شارع آن را معتبر و دارای حجیت می‌داند، دارای اعتبار است. در موارد تعدد شاهد، باید مفاد شهادت‌ها یکسان باشد به نحوی که تعارض در آنها وجود نداشته باشد.‌

شرایط اعتبار شهادت

ماده ۱۳۱۳ قانون مدنی در مورد شرایط گواه در دعوی حقوقی می‌گوید: “در شاهد بلوغ، عقل، عدالت، ایمان و طهارت مولد شرط است.
تبصره ۱- عدالت شاهد باید با یکی از طرق شرعی برای دادگاه احراز شود.
تبصره ۲- شهادت کسی که نفع شخصی به صورت عین یا منفعت یا حق در دعوی داشته باشد و نیز شهادت کسانی که تکدی را شغل خود قرار دهند پذیرفته نمی‌شود.”

بیشتر بدانید:

اعتبار اقرار در دعوی حقوقی و کیفری

همینطور طبق ماده ۱۷۷ قانون مجازات اسلامی در دعاوی کیفری: “شاهد شرعی در زمان ادای شهادت باید شرایط زیر را دارا باشد:
الف- بلوغ
ب- عقل
پ- ایمان
ت- عدالت
ث- طهارت مولد
ج- ذینفع نبودن در موضوع
چ- نداشتن خصومت با طرفین یا یکی از آنها
ح- عدم اشتغال به تکدی
خ- ولگرد نبودن
تبصره ۱- شرایط موضوع این ماده باید توسط قاضی احراز شود.
تبصره ۲- در مورد شرط خصومت، هرگاه شهادت شاهد به نفع طرف مورد خصومت باشد، پذیرفته می‌شود.”

بلوغ و عقل: بلوغ شاهد در زمان ادای شهادت معتبر است. چنانچه در زمان تحمل شهادت (وقوع رویداد) شاهد نابالغ ممیز باشد شهادت وی معتبر است. شهادت صغار، مجنون در حالت دیوانگی و افراد فراموشکار معتبر نیست.

ایمان: شرط اصلی ایمان شاهد، مسلمان بودن است. لکن نظر فقها در این مورد، شهادت فرد شیعه اثنی عشری می باشد. ضمن اینکه تفسیر مضیق قوانین کیفری به نفع متهم نیز آن را تایید می کند.

عدالت: عادل کسی است که اهل معصیت نباشد. به عبارتی مرتکب گناه کبیره نشده و بر گناه صغیره اصرار نورزد.

طهارت مولد: به این معنی است که شاهد نباید از نسب نامشروع و زنازاده باشد به عبارتی در زمان بسته شدن نطفه وی، باید بین زن و مرد صیغه نکاح دائم یا موقت جاری باشد.

ذینفع نبودن در دعوی: اگر شریک به نفع شریک شهادت دهد و در نتیجه شهادت و پیروزی در دعوای کیفری حصه شریک بازگردد. شهادت مورد قبول نمی‌باشد. همینطور است شهادت بدهکار طرف دعوی بر علیه وی. اگرچه شاهد از شرایط عدالت و ایمان برخوردار باشد، اما احتمال جانبداری شاهد نسبت به یکی از طرفین موجب خدشه‌دار شدن شهادت وی می‌شود.

عدم خصومت با طرفین یا یکی از آنها: اگر خصومت شاهد با طرفی باشد که به نفع وی شهادت می دهد، پذیرفته است. از موارد احراز خصومت، وجود دعوی حقوقی یا کیفری میان شاهد و یکی از طرفین دعوی است.

متکدی و ولگرد: متکدی کسی است که شغل وی گدایی است. به موجب تبصره ۲ ماده ۴۵ قانون آیین دادرسی کیفری، ولگرد کسی است که مسکن و ماوای مشخص و وسیله معاش معلوم و شغل یا حرفه معینی ندارد. لازم به ذکر است با توجه به جرم بودن تکدی و ولگردی در موارد قانونی، ارائه حکم محکومیت به مرجع قضایی جهت اثبات آنها لازم نیست.

شهادت شرعی می بایست واجد اوصاف مقرر فوق باشد. قاضی می‌بایست در دعوی حقوقی و کیفری، شرایط مذکور را در شاهد احراز نماید. یکی از این موارد می‌تواند عدم جرح شاهد از سوی طرفین دعوی باشد. چنانچه شاهد فاقد یکی از مشخصه‌های مذکور باشد، اظهارات وی فاقد اعتبار شهادت بوده و به عنوان اماره قضایی قابل استناد است.

شرایط ماهوی و شکلی شهادت

طبق ماده ۱۳۱۵ قانون مدنی، شهادت باید از روی قطع و یقین باشد نه به طور شک و تردید.‌ بنابراین شاهد در دعوی حقوقی و کیفری نمی‌تواند نسبت به چیزی که در وقوع آن تردید وجود دارد گواهی دهد به عبارتی بایستی رویداد را دیده یا شنیده یا به واسطه سایر حواس، درک کرده باشد.

بر اساس ماده ۱۳۱۶ قانون فوق، شهادت باید با موضوع ادعای مدعی (خواهان یا خوانده) مطابقت داشته باشد. اما اگر در لفظ مخالف و در معنا موافق یا کمتر از ادعا باشد، ایرادی ندارد. برای مثال، ادعای خواهان دعوی، تلف مال از سوی خوانده باشد و مفاد شهادت، سوزاندن مال از سوی وی باشد. همچنین اگر ادعای خواهان طلب سیصد میلیون تومان باشد و شاهد شهادت بر دویست میلیون دهد و دلیل دیگری نباشد، به میزان مورد شهادت حکم صادر می‌شود.

در مواردی که خواهان بیش از یک شاهد معرفی می‌کند، مفاد اظهارات شهود باید با یکدیگر متحد و هماهنگ باشد و الا طبق ماده ۱۳۱۷ قانون مدنی، چنین شهادتی قابل ترتیب اثر نمی‌باشد. اما چنانچه از مفاد اظهارات شهود قدر متیقنی بدست آید طبق آن تصمیم گرفته می‌شود. برای مثال، اگر در دعوی مطالبه وجه خواسته خواهان هفتاد میلیون تومان باشد و یکی از شهود نسبت به پنجاه میلیون و دیگری به شصت میلیون گواهی دهند، دادگاه نسبت به پنجاه میلیون که مورد تایید دو شاهد است رأی می‌دهد. همینطور طبق ماده ۱۳۱۸، اختلاف شهود در خصوصیت امر، اگر موجب اختلاف در موضوع شهادت نباشد اشکالی ندارد.

خواهان که در دعوی حقوقی به شهادت شهود استناد می‌کند، باید اسامی شهود و مشخصات آنها را در دادخواست تقدیمی ذکر نماید. چرا که دادخواست و ضمایم آن به خوانده جهت اطلاع وی از دعوی مطروحه ارسال می‌گردد. در این صورت خوانده فرصت کافی برای جرح شاهد پیدا می‌کند و بعداً نمی‌تواند ایراد عدم اطلاع نماید. حضور گواهان در دادگاه و استماع اظهارت آنها توسط قاضی الزامی است.

 استماع شهادت شهود

طبق مواد شهادت در قانون آیین دادرسی مدنی، قبل از جلسه استماع گواهی، اخطاریه حضور شهود به خواهان ابلاغ می‌شود. در دعوی حقوقی، در صورت عدم حضور شاهد بدون عذر موجه، دادگاه دوباره وی را احضار می‌کند ولی نمی‌تواند شاهد را جلب نماید. ولی در مراحل شکایت کیفری، اگر شاهد در موعد تعیین شده در دادسرا یا دادگاه حاضر نشود برابر قانون جلب می‌شود. دادگاه نمی‌تواند گواه را به ادای شهادت ترغیب یا منع کند بلکه فقط مورد گواهی را گفته و شاهد در ادای اظهارات خود آزاد است.

در زمان ادای گواهی، هیچ‌یک از اصحاب دعوی حقوقی و کیفری نمی‌تواند اظهارات شاهد را قطع کند. ولی می‌تواند پس از ادای گواهی، توسط دادگاه پرسش‌های مربوط به دعوی را از گواه بعمل آورد. قبل از استماع گواهی در دعوی حقوقی و کیفری، دادگاه حرمت شهادت کذب و مسئولیت مدنی آن و مجازاتی که برای آن مقرر شده را به گواه خاطر نشان می‌سازد.

همچنین قبل از ادای شهادت، نام، نام خانوادگی، شغل، سن و محل اقامت شاهد قید و سوگند یاد می‌کند تمام حقیقت را گفته و غیر از حقیقت چیزی اظهار ننماید. چنانچه احقاق حق منوط به شهادت شهود باشد و شاهد حاضر به ادای سوگند نشود، الزام وی به سوگند ممنوع است. در این صورت، چنانچه گواه دارای شرایط شهادت باشد ولی سوگند ادا نکند، گواهی او همان قدرت اثباتی را خواهد داشت.

بیشتر بدانید:

قرار کارشناسی – درجه اعتبار آن و نحوه اعتراض

دادگاه گواهی هر شاهد را بدون حضور شاهد دیگر که گواهی نداده‌اند استماع می‌کند. لکن بعد از ادای شهادت می‌تواند از شهود مجتمعاً تحقیق نماید. همچنین دادگاه می‌تواند به منظور تامین آزادی گواه، بدون حضور اصحاب دعوی حقوقی و کیفری، شهادت را استماع نماید. اظهارات شاهد عیناً صورت‌جلسه شده و به امضا یا اثر انگشت وی می‌رسد.

شاهد می‌تواند هزینه رفت و آمد و خسارت وارده ناشی از حضور در دادگاه را مطالبه نماید. در اینصورت دادگاه میزان آن را معین و استنادکننده را به تادیه آن ملزم می‌نماید.

اعتبار شهادت افراد فامیل

این سوال بسیار پیش می‌آید که آیا شهادت افراد خانواده و فامیل چون پدر و مادر، همسر، خواهر و برادر و سایرین پذیرفته می‌شود؟ اعتبار شهادت این افراد تا چه میزان است و موارد دیگر. طبق قانون، قرابت نسبی و سببی و خادم و مخدومی بین شاهد و ذینفع مانع پذیرش شهادت نیست. اما اگر از این رابطه به نوعی ذینفع بودن شاهد برداشت شود، شهادت قابل قبول نیست. در هر حال پذیرش یا عدم پذیرش شهادت بستگی به شرایط و اوضاع و احوال و نظر قاضی رسیدگی‌کننده دارد.

تعداد شهود در دعاوی حقوقی و کیفری

تعداد و جنسیت شهود در دعاوی حقوقی طبق ماده ۲۳۰ قانون آیین دادرسی مدنی چنین می‌‌باشد: “در دعاوی مدنی (حقوقی) تعداد و جنسیت گواه، همچنین ترکیب گواهان با سوگند به ترتیب ذیل می‌باشد:
الف – اصل طلاق و اقسام آن و رجوع در طلاق و نیز دعاوی غیرمالی از قبیل مسلمان بودن، بلوغ، جرح و تعدیل، عفو از قصاص، وکالت، وصیت با گواهی دو مرد.
ب – دعاوی مالی یا آنچه که مقصود از آن مال می‌باشد از قبیل دین، ثمن مبیع، معاملات، وقف، اجاره، وصیت به نفع مدعی، غصب، جنایات خطائی و شبه عمد که موجب دیه است با گواهی دو مرد یا یک مرد و دو زن.
چنانچه برای خواهان امکان اقامه بینه شرعی نباشد می‌تواند با معرفی یک گواه مرد یا دو زن به ضمیمه یک سوگند ادعای خود را اثبات کند. در موارد مذکور در این بند، ابتدا گواه واجد شرایط شهادت می دهد، سپس سوگند توسط خواهان ادا می‌شود.
ج – دعاوی که اطلاع بر آن‌ها معمولا در اختیار زنان است از قبیل ولادت، رضاع، بکارت، عیوب درونی زنان با گواهی چهار زن، دو مرد یا یک مرد و دو زن.
د – اصل نکاح با گواهی دو مرد یا یک مرد و دو زن.”

طبق ماده ۱۹۹ قانون مجازات اسلامی، نصاب شهادت در دعوی کیفری، دو شاهد مرد است. لکن زنا، لواط، تفخیذ، مساحقه با شهادت چهار مرد اثبات می شوند. برای اثبات زنای موجب حد جلد، تراشیدن یا تبعید، شهادت دو مرد و چهار زن عادل کافی است. جنایات موجب دیه و تصادفات رانندگی به موجب قانون بیمه شخص ثالث مانند ضرب و جرح عمدی با شهادت یک مرد و دو زن قابل اثبات است.

در دعوی ضرر و زیان ناشی از جرم (ضمان مالی) شهادت یک مرد و قسم مدعی کافی است. بنابراین جرایم تعزیری که تعداد قابل توجهی از پرونده‌های کیفری را در بر می‌گیرند، با شهادت دو مرد یا یک مرد و دو زن قابل اثبات هستند.

جرح و تعدیل شاهد چیست؟

قانون آیین دادرسی مدنی، صلاحیت شاهد و موارد جرح وی در دعوی حقوقی را به شرایط مندرج در امور کیفری ارجاع داده است. در ماده ۱۹۱ قانون مجازات اسلامی، جرح و تعدیل شاهد چنین تعریف شده است: “شاهد شرعی قابل جرح و تعدیل است. جرح شاهد عبارت از شهادت بر فقدان یکی از شرایطی که قانون برای شاهد شرعی مقرر کرده است و تعدیل شاهد عبارت از شهادت بر وجود شرایط مذکور برای شاهد شرعی است.”

زمانی که دادگاه شهادت شرعی را نمی پذیرد ذینفع باید دلیل جهت تعدیل و اثبات شهادت شرعی ارائه نماید. طبق ماده ۱۹۳ قانون مجازات، جرح و تعدیل باید قبل از ادای گواهی صورت پذیرد مگر موجبات آن بعداً معلوم شود.‌ در این صورت جرح تا پیش از صدور حکم صورت می گیرد و دادگاه مکلف است به موضوع جرح رسیدگی کند.

چنانچه دادگاه از وضعیت شاهد بی اطلاع باشد جهت احراز واقعیت می‌تواند به مدت حداکثر ده روز رسیدگی را متوقف نماید. چنانچه یکی از طرفین دعوا، شاهد را جرح نماید قاضی مراتب را به طرف دیگر اعلام می‌کند در این صورت وی می‌تواند برای تعدیل شاهد دلیل ارائه نماید. طبق قانون، اگر جهات جرح شاهد قبل از صدور حکم وجود داشته و بر دادگاه مخفی باشد، از موجبات نقض رای در دادگاه بالاتر خواهد بود. اما اگر بعد از صدور رای جهات جرح به وجود آید تاثیری در اعتبار رأی ندارد.

شهادت بر شهادت

شهادت بر شهادت یا شاهد فرع در مورد جرایم موجب قصاص، دیه و ضمان مالی (ضرر و زیان ناشی از جرم) پذیرفته می‌شود. ولی شهادت بر شهادت در مورد جرایم حدود و تعزیرات قابل قبول نیست. چنانچه شاهد اصلی فوت کرده باشد یا به علت بیماری یا مسافرت و غیره امکان حضور وی نباشد، شخصی که مورد اختلاف را از شاهد اصلی شنیده پس از احضار، گواهی بر شهادت می‌دهد. لکن شهادت بر شاهد فرع پذیرفته نیست.

استماع شهادت بر شهادت در دعاوی حقوقی و کیفری در موارد تصریح شده در قانون مجاز است. طبق ماده ۱۳۲۰ قانون مدنی، شهادت بر شهادت در صورتی مسموع است که شاهد اصلی فوت کرده باشد به واسطه مانع دیگری مثل بیماری و سفر و حبس و غیره نتواند حاضر شود. در مواردی که مبنای رأی دادگاه شهادت شهود است و دلیل دیگری بر اثبات ادعای مدعی در پرونده وجود نداشته باشد و شاهد از حضور در دادگاه معذور باشد، در این صورت شهادت بر شهادت اصلی پذیرفته می‌شود.

رجوع از شهادت و آثار آن

در دعوی حقوقی به موجب ماده ۱۳۱۹ قانون مدنی، در صورتی که شاهد از شهادت خود رجوع کند، به شهادت او ترتیب اثر داده نمی‌شود. در دعوی کیفری طبق ماده ۱۹۸ قانون مجازات اسلامی، رجوع از شهادت شرعی، قبل از اجرای مجازات، موجب سلب اعتبار شهادت می شود. در این صورت اعاده شهادت پس از رجوع از آن، مسموع نیست. از این رو شاهد می‌تواند تا قبل از اجرای مجازات از شهادت رجوع کند.

چنانچه شهادت در قالب شاهد فرع (شهادت بر شهادت)‌ شده باشد. شاهد اصلی که وقوع جرم را دیده یا شنیده است تا قبل از اجرای مجازات می‌تواند از شهادت رجوع کند در اینجا شهادت شاهد فرع بی‌اعتبار می‌شود.

شهادت کذب (دروغ) و مجازات آن

ماده ۶۵۰ قانون مجازات اسلامی (تعزیرات و مجازات‌های بازدارنده): “هر کس در دادگاه نزد مقامات رسمی شهادت دروغ بدهد به سه ماه و یک روز تا دو سال حبس و یا به ۸۲/۵۰۰/۰۰۰ تا ۳۳۰/۰۰۰/۰۰۰ ریال جزای نقدی محکوم خواهد شد.

تبصره – مجازات مذکور در این ماده علاوه بر مجازاتی است که در باب حدود و قصاص و دیات برای شهادت دروغ ذکر گردیده است.”

طبق رأی وحدت رویه شماره ۸۳۵ ـ ۱۴۰۲/۰۶/۲۸ هیأت عمومی دیوان عالی کشور، شهادت خواه در دادسرا ادا شود یا در دادگاه کیفری، مشمول ماده ۶۵۰ قانون مجازات تعزیرات می‌باشد.‌ در این صورت بزه‌دیده جرم شهادت کذب می‌تواند در دادسرای محل ادای گواهی دروغ شکایت کند و ضمن آن به پرونده‌ای که شهادت کذب در آن ادا شده، استناد نماید.

بیشتر بدانید:

انواع مجازات اصلی، تبعی، تکمیلی

چند نکته در باب شهادت

▪︎ اگر شاهد بدون عذر موجه در موعد مقرر جهت شهادت حضور نیابد.‌ امکان جلب شاهد در صورت عدم حضور وی وجود دارد. موارد عذر موجه در ماده ۱۷۸ قانون آیین دادرسی کیفری ذکر شده است.

▪︎ شاهد می تواند از دادگاه بخواهد به منظور تامین امنیت، بدون درج مشخصات وی شهادت دهد.‌ مشخصات شاهد در دفتر مشخصات شهود ثبت می شود.

▪︎ در صورت تعارض بین مفاد دو گواهی ارائه شده از دو طرف شکایت، هر دو از درجه اعتبار ساقط می شوند.‌ در این صورت اگر شکایت متکی به دلیل دیگری نباشد. شاکی برای اثبات جرم می بایست دلیل جدید ارائه نماید.

▪︎ اگر حضور شاهد ممکن نباشد. گواهی به صورت مکتوب، صوتی – تصویری زنده یا ضبط شده معتبر است. احراز شرایط و صحت انتساب چنین گواهی با دادگاه است.

سخن پایانی

یکی از ادله مهم اثبات دعوی حقوقی و کیفری شهادت شهود است. استناد به گواهی و تعرفه شهود همینطور استماع اظهارات آنها مطابق مقررات حقوقی و کیفری می‌باشد. دادگاه نمی‌تواند بدون علت شهادت شهود را نپذیرد یا بدون رعایت مقررات، هر گواهی را مستند حکم قرار دهد. جهت دریافت مشاوره و اعطای وکالت از طریق شماره‌های ۰۹۱۲۲۰۹۲۰۴۶ – ۸۸۷۴۶۳۶۱ با ما در ارتباط باشید.

دفتر وکالت و مشاوره حقوقی شریفی

سوالات رایج

۱- در چه مواردی دادگاه می‌تواند به شهادت توجهی نکند؟

اگر شهادت با شرایط و اوضاع و احوال پرونده مغایرت داشته باشد به نحوی که موجب حصول علم قاضی نشود، معتبر نیست.

۲- آیا قاضی تکلیف بر اعلام حق جرح و تعدیل شاهد به طرفین دارد؟

قاضی باید حق جرح و تعدیل شاهد را به طرفین دعوی اعلام کند.

۳- آیا شهادت بر شهادت باید دارای اوصاف شاهد اصلی باشد؟

شاهد فرع در دعوی حقوقی و کیفری باید دارای شرایط شهادت باشد تا بتوان از آثار آن بهره‌مند گردید.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *